ضریح عشق

... پنجره فولاد امام رضا(ع) برات کربلا میده

ضریح عشق

... پنجره فولاد امام رضا(ع) برات کربلا میده

مذهب وهابیت چگونه مذهبى است؟

مذهب وهابیت چگونه مذهبى است؟

 

مذهب وهابیت چگونه مذهبى است؟ پاسخ به این پرسش را در چند محور باید خلاصه کرد

1 ـ مؤسس این مذهب; شیخ محمدبن عبدالوهاب نجدى متولد1115هـ ق و متوفى 1206 هـ ق مى باشد و مسلک وى به نام پدرش «وهابیت» نامیده مى شود.

2ـ افکار محمدبن عبدالوهاب از اندیشه هاى ابن تیمیه حنبلى شامى که در سالهاى 662 ـ 728 هجرى قمرى مى زیسته گرفته شده است.

3ـ منشأ انحراف آنان، سطحى نگرى و تمسک به ظواهر برخى از آیات و روایات است و بر این اساس نظراتى را ارائه نموده اند که مخالفت صریح با دیدگاه سایر مسلمانان، اعم از شیعه و سنى دارد.

4ـ وهابیون براساس برداشت هاى خود، پاره اى از اعتقادات مسلمین، مانند اعتقاد به جواز طلب شفاعت از انبیا و اولیاى الهى و پاره اى از اعمال مسلمانان مانند توسلات و استمداد از انبیا و اولیا را مخالف اصل توحید مى دانند و از این رو مسلمانان را متّهم به کفر و شرک و بدعت مى کنند.

در بسیارى از موارد قدرت هاى استعمارى و استکبارى از آنها حمایت کرده اند و با دشمنان اسلام در جهت تفرقه و ایجاد شکاف در صفوف مسلمین و پاره پاره کردن امت اسلامى، همراه گشته اند.

6ـ زمانى که ابن تیمیّه بعضى از افکار خویش را ظاهر کرد و از جمله سفر براى زیارت قبر پیامبرگرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) را بدعت و حرام اعلام نمود، علماى مذاهب چهارگانه اهل سنت به مخالفت با او برخاستند و کتابهاى زیادى را در بطلان عقیده ابن تیمیه نوشتند و او را به دلیل ابراز عقاید باطلش به زندان انداختند و سرانجام در سال 728 هـ ق در زندان دمشق جان سپرد.

اندیشه هاى ابن تیمیه با مرگ او تقریباً به فراموشى سپرده شد، تا اینکه در قرن دوازدهم محمدبن عبدالوهاب که پیرو مذهب حنبلى بود، تحت تأثیر افکار ابن تیمیه قرار گرفت و به احیاى اندیشه هاى وى اقدام کرد که با مخالفت علماى اسلام مواجه گردید و حتى پدر و برادرش که دو عالم مذهب حنبلى بودند او را طرد کردند. برادرش شیخ سلیمان کتابى به نام "اَلصّواعِقُ الالهیّه فِى الرَّدِّ عَلىَ الْوَهّابیّةِ" و کتابى دیگر به نام "فصل الخطاب فى الردّ على محمدبن عبدالوهاب" نوشت. انگلستان که این مذهب جدید را هماهنگ با اهداف استعمارى خود مى دید و به خوبى مى دانست که این مذهب، تخم تفرقه و نفاق را در ممالک اسلامى مى پراکند و پایه هاى دولت عثمانى را سست مى کند، با تمام توان به حمایت از آن پرداخت، محمد بن عبدالوهاب باهم پیمانى محمدبن سعود ـ حاکم یکى از مناطق نجد ـ براى اشاعه و ترویج افکار خود، به جنگها و غارت هاى بسیارى دامن زد و هرکس از پذیرفتن عقاید او سر باز مى زد با او معامله کافر حربى مى کرد و جان و مالش را حلال و مباح مى شمرد.

8 ـ علامه محمد امین مشهور به ابن عابدین از علماى بزرگ حنفى در حاشیه خود بر کتاب «دُرّ المختار» وهابیون را خوارج این زمان نامیده و مى گوید: «وهابیون همانند خوارج فقط خود را مسلمان و دیگران را کافر مى دانند.»(1 (براى آگاهى بیشتر مى توان به کتابهاى «کشف الارتیاب» نوشته علاّمه سید محسن امین ـ «شناخت وهابیت و رد آن» نوشته آقاى مولوى روضه باغى، «آئین وهابیت» نوشته استاد جعفر سبحانى و «عقاید اهل سنت و جماعت در رد وهابیت و بدعت» ترجمه آقاى مولوى عبدالرحمن چابهارى مراجعه کرد

پی نوشتها :

(1)1 - حاشیه ابن عابدین، کتاب الجهاد، باب البغاة، مطلب فى اتباع محمدبن عبدالوهاب.


سایت شیعه شناسی

 

یه گلایه!!!

راستش دیگه امانم بریده از رفتار ناصحیح بعضی آدمها ُ از بی جنبه بودن بعضی ها ُ از اینکه عادت دارن پشت سر مردم حرف بگن بدون اینکه به عواقب و آبرویی که دارن میریزن فکر کنن.

      یکی از بزرگان میگفت:  آدمهای خوب زیاد مورد تهمت قرار میگیرن    ُُُُُ ُ  تو یه جایی هم شنیده بودن که میگن مومن مواضع تهمت رو از خودش دور میکنه ُُ ُ   حالا موندم که تو این دنیا زندگی کنم یا سعی کنم مواضع تهمت رو دور کنم   

  تو این چند روز اخیر شاهد بی رفاقتی یا نارفاقتی چند تن از دوستانم بودم . این باعث شد تا چند روز به خودم برم و روحم رو قوی تر کنم و با روحیه بیشتر به جامعه برگردم حالا چه مجازی و چه واقعی .

می خواهم :

۱ - به افراد و افکارشون احترام بزارم ولی به اونها اعتماد نکنم.

۲ - رابطه ام رو با خدا بهتر و بهتر و خیلی بهتر کنم .

۳ - به آینده ام بیشتر از همه چیز امیدوار باشم .

۴ - خدا رو به معنای واقعی بالای سرم ببینم .

۵ - پسر خوبی باشم. با تمام معیار هایی که دارم و برای دیگران ملاک والگو باشم .(البته اگه خدا این ظرفیت رو بده )

    دوستان خوبم منو دعا کنید چرا که واقعا به دعاهایتان احتیاج دارم . و به من بنویسید که چطوری از این وضعیت با سلامت بیرون بیام .منتظر نظرات کارا و کارساز تمام دوستانم هستم .

  

 

با تشکر از برادر حاج مصطفی یک راوی دانشگاه که نوشته های شما کارسازاست

درسهایی از سنگ

بسم الله الرحمن الرحیم


درسهایی از سنگ


هرگاه میخواهیم چیزی را به سختی، عدم انعطاف و حتی گاه بی رحمی نسبت دهیم یاد او می افتیم. فلانی مثل سنگ سخته، دلش مثل سنگه، اصلاً رحم نداره و ... بله سنگ موجودی است که غالباً متهم به بی روحی، سردی و زمختی است اما همین سنگ نیز سخنانی برای گفتن دارد و دنبال گوشی برای شنیدن است. سنگ نیز مانند هر موجود دیگری دارای صفات مثبت و منفی است و مهم آن است که او را کاملاً شناخته و پند و اندرزهایش را مد نظر قرار داده و از آن عبرت بگیریم.


برخی از سنگ ها صاف و بعضی دیگر متخلخل اند. آدم ها نیز برخی یک رو و بی خلل و فُرَج، بدون لایه های پنهان، یک دست و یک رنگ اند و مومن این گونه است [البته نه آنکه تمامی اسرار درونش را فاش نماید بلکه در برابر حق یک رو و رو راست است اعتقاداتش و حرفش با عملش یکی است]؛  برخی دیگر دارای روزنه ها و لایه های پنهانند؛ منافق از نوع دوم است. 

بقیه را  در ادامه مطلب بخوانید


ادامه مطلب ...